Quantcast
Channel: شب چراغ
Browsing latest articles
Browse All 20 View Live

تو...

هوا سرد است و بارانی و من ، هنوز هم عطر نفس هایت را درهوای بارانی و مه گرفته قلبم احساس می کنم و خاطرات لحظه های با تو بودن بیش از پیش قامت شکسته ام را خم می کند. چه پاک و زلال بر قلبم رخنه کردی و چه...

View Article



شبهای بی تپش

دیشب در سکوت غریبی ، خیالت را با اشک شستم و در امن ترین گوشه قلبم نشاندم . جز اشک ، در آن تنهایی بیدادگر ، مونسی نداشتم . همین اشک ها بودند که مرهم زخم ها و تسلای روح خسته ام هستند . اشک هایی که از درد...

View Article

تو رفتى ...

نا گفته ها ماند و تو رفتى و من ٬ با نا گفته ها ماندم و خاطرات.خاطرات را نگه مى دارم نزد خود ، تا با یادشان دلتنگیم را کم کنم . اما نا گفته ها ، نا گفته ها ماندند پیش من . رفتنت را تماشا کردم با دلى...

View Article

برای بهارم !

تمام لحظه هایی که خودم را به تو بخشیدم ، نتوانستم خودم را ببخشم و من مقدس ترین اشکهایم را در گناه آلود ترین شب زندگیم ریختم . تو گفتی بمان و من ماندم . اكنون كه تو رفته ای ، من در كوچه های تنهایی به...

View Article

مرا ببخش !

واژه هایم خیس شده اند ٬ مثل آسمانی که دیشب بارید.اینک باران برلبه پنجره احساسم می نشیند و چشمانم را نوازش می دهد ٬ تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم و در رویاهایم چهره زیبایت را تجسم کنم . بهارم ! مرا...

View Article


او سهم دیگری بود .

لیلای من سلام.باز آمدم شکسته و رنجور و خسته از روزگار.می دانم!عهد کرده بودم که سراغت نیایم ٬ شاد باشم و باز عاشق شوم . میبینی که عهد شکستم و آمدم چون ٬ قلب شکسته ام بی تابت بود . شاد نبودم ٬ چون کسی...

View Article

دلتنگی هایم ...

گفتی از دلتنگی هایم دیگر سخنی نگویم . من امشب دلتنگی هایم را به دست باد سپردم تا این باد با دلتنگی هایم چه کند ؟! شاید ناله های شبانه ام را به دریا ببرد و فریادم را با فریاد موج های بی تاب یکی کند . یا...

View Article

برای او ٬ که نیامده رفت!

نشسته ام در تاریکی و سکوت و غربتم را در هجوم تلخ باران چشمانم ٬ نجوا می کنم . تنها مانده ام . تنها با خاطراتی تلخ و قلمی که دیگر نای نوشتن و تاب اشک ندارد . قلمی که برای دلخوشی من می نویسد : غربت من...

View Article


و باز باران ...!

بهارم ! دیشب سردی دستان لرزانم را حس کردی ؟ آیا هنوز گرمی بوسه عاشقانه ام را بر روی دستانت احساس می کنی ؟ چشمان پر از قطرات شبنمی که بدرقه راهت بود را دیدی ؟ نزدیک بود فاصله ام تا تو راهی نامهربان ....

View Article


خداحافظ

بار دیگر بیست و شش اسفند از راه رسید و خاطره پرواز ابدیت قلب رنجورم را به سختی فشرد.لیلای من ! آمدم در موعد مقرر تا در سالگرد عروجت بغض یکساله ام را با اشکهایم بر مزارت خالی کنم . آمده ام برای وداع...

View Article
Browsing latest articles
Browse All 20 View Live




Latest Images